بازی های مینیمال یکی از سبک های مورد علاقه بسیاری از گیمرهاست که معمولا داستان عیقی را به اشتراک میگذارند. The First Tree یکی از آنهاست که توانسته به خوبی از نقش پر رنگ روایت و داستان قوی در جهت تقویت خود استفاده کند. در این بخش با ما همراه باشید تا به معرفی و بررسی بازی The First Tree بپردازیم.
بررسی بازی The First Tree
روباه قصه ما طی حادثهای فرزندانش را گم کرده و حالا به این امید در کوهستانهای سرد و پر از برف پرسه میزند تا بتواند پیدایشان کند. همین فضاسازی و داستان پر کشش به قدر کافی برای ترغیب شما به بازی تأثیرگذار هست، اما وجود یک صدای راوی در بازی هم باعث شده که این تأثیر دو چندان شود.
در تمام مدت این سفر و در حالی که در بین درختان جنگل و کوهها پرسه میزنید، صدای یک راوی را میشنوید که زندگی گذشتهاش را برایتان تعریف میکند و از دوران کودکی و رابطهی خود با پدرش حرف میزند؛ یک داستان فرعی در کنار داستان روباه که به شکلی هنرمندانه به هم گره میخورند و در ادامه کار متوجه میشوید که موازی هم در حال پیشروی هستند. با این حساب میتوان به قطعیت گفت که The First Tree از آن جمله بازیهایی است که علاقهمندان به کشف مفاهیم و معانی عمیق، و علاقهمندان به داستانهای روایتمحور را بیشتر از بقیه به خودش جلب میکند.
اما گیم پلی بازی بسیار ساده است. بازی کنترلهای پیچیدهای ندارد و در کنار یک جویاستیک که برای تغییر جهت استفاده میشود، فقط یک گزینه برای پریدن روباه دارید که برای بسیاری از موانع کوتاه کافی نیست. اگر زمانی هم به پرش بلند نیاز داشته باشید باید اول تعدادی پروانه پیدا کنید که به صورت یک دایره دور هم جمع شدهاند.
استفاده از پروانهها کمک میکند تا ارتفاع پرش بیشتر شود و امکان دستیابی به مناطق بلندتر هم وجود داشته باشد. همزمان که سعی میکنید اطراف را کشف کنید دو مأموریت هم بر عهده دارید: اول این که گویهای نورانی پراکنده در محیط را جمعآوری کنید و دوم اینکه خوب اطراف را بگردید و اجسامی که زیر خاک پنهان شدهاند را پیدا کنید که معمولا هم به شکل یک برآمدگی مشخص هستند و به محض اینکه به آن برسید گزینهی کندن زمین فعال میشود و وقتی از زیر خاک بیرون بیایند راوی داستان را ادامه میدهد.
مشکلی که در گیمپلی بازی وجود دارد این است که هیچ نقشه یا راهنمایی وجود ندارد که در تشخیص راه درست کمککننده باشد و وقتی که به خودتان میآیید میبینید مدت زیادی است که دور خودتان میچرخید و ایدهای ندارید که باید به کدام سمت بروید. حتی گویهای نورانی هم گاهی وقتها کمک زیادی به پیشرفت شما نمیکنند.
با این حساب شاید بهتر میشد اگر سازندگان بازی خیلی روی بار معنایی و فلسفی بازی تمرکز نمیکردند و در عوض مقدار بیشتری برای غنی کردن محتوای گیمپلی انرژی میگذاشتند. البته زیبایی بصری و آرامشی که بر اتمسفر بازی حاکم شده آنقدر عالی هست که بتوانید با این مشکلات گیمپلی کنار بیایید.
اما در کل تجربهی بازی The First Tree بسیار آرامشبخش و زیباست و شما را با سفری همراه میکند که شاید مثالش را در هیچ بازی موبایل دیگری تجربه نکرده باشید.
راوی داستان The First Tree، در قسمتی از بازی جمله جالبی را به زبان میآورد: «مرگ در تضاد با زندگی نیست، بلکه بخشی از آن است». اگر دوست دارید به معنا و مفهوم این جمله از دیدگاه راوی داستان و روباه مادر برسید، اصلا به خواندن این متن اکتفا نکنید و حتما بازی را تجربه کنید. مطمئن باشید یکی از تجربیات بسیار خوب موبایل گیمینگ شما خواهد بود.