از زمانی که بازیهای ویدیویی به وجود آمدند همواره یک سوال وجود داشته است: برای عبور از یک مرحله یا به پایان بردن یک بازی حاضرید چند بار بمیرید و شکست بخورید؟ همواره مخاطبانی وجود دارند که دوست دارند توسط بازیهای ویدیوئی مورد علاقه خود به چالش کشیده شوند. اما در این میان بازی هایی نیز بوده اند که بخاطر سختی زیادشان باعث آذرده خاطر شدن گیمرها شده اند. در این بخش می خواهیم به معرفی سخت ترین بازیهای تاریخ بپردازیم.
سخت ترین بازیهای تاریخ
Devil May Cry 3: Dante’s Awakening
سری Devil May Cry همیشه به خاطر اکشن چالش برانگیزش معروف بوده. اما در بین تمامی این آثار، Devil May Cry 3: Dante’s Awakening سطح سختی این چالشها را یک پله بالاتر برد. تا حدی که روی درجه سختی نرمال، باید آنقدر سخت تلاش میکردید تا همان مرحله اول بازی را را رد کنید. این رویه آنقدر طاقت فرسا بود که دیگر صدای طرفداران سری هم درآمد و کپکام به خاطر اینکه آنها را راضی نگه دارد، بازی را دوباره و تحت عنوان Devil May Cry 3: Special Edition منتشر کرد و به میزان قابل توجهی از سختی آن کاست.
Mega Man 9
نسخه اول مگامن در زمان خودش یکی از سخت ترین بازی های تاریخ بود. اما خب در آن زمان نمیدانستیم که کپکام با قسمت نهم میخواهد چه بلایی سرمان بیاورد. دشمنان مگامن 9 به شدت چغر، مراحلش بسیار گولزننده و اعصاب خرد کن و باسهایش غیرقابل مهار بودند. مگامن 9 ساخته شده بود تا مخاطبش را با چالشهایش آزار دهد.
Super Meat Boy
بازی شما را در نقش یک تکه گوشت قرار میدهد که باید با پرشهای پیدرپی و کلی حرکت آکروباتیک از بین اجسام تیز عبور کند و از دست اره برقیهایی که پا درآوردهاند فرار. با این حال، نه تنها گذشتن از این مسیر آسان نیست، بلکه توسعهدهندگان باسهایی برایتان تدارک دیدهاند که واقعا رویارویی با آنها حافظه خوبی میطلبد. چراکه برای رد شدن از سد آنها، باید الگوی رفتاری متغیرشان را به طور کامل به ذهن بسپارید که طبیعتا این اصلا کار سادهای نیست. فکر کنم، خالقین سوپر میت بوی میخواستند سختی و رنجی که برای ساخت بازی کشیدهاند را به این شکل سر ما خالی کنند.
Dark Souls
اثری که در یک کلام تجربهای فوقالعاده و در عین حال سخت و غیرمنصفانه بود. خودمان را میکشتیم که ذرهای در مسیر بازی پیشرفت کنیم، اما نرسیده به باس انتهایی یک مرحله، موجود فرتوتی پیدا میشد و با سه ضربه کارمان را تمام میکرد. حالا خودتان حساب کنید به گیمرهایی که بازی را تمام کردهاند، چه گذشته. تازه اوایل بازی خوب بود و میشد یک مقداری تجربه سخت بازی را تحمل کرد. ولی زمانی که پا در بلایتتاون میگذاشتید، دیگر Dark Souls به یک عذاب کامل تبدیل میشد و در کنار مراحل نفرین شده و سختش، با افت فریمهای شدید روح و روانتان را آزرده میکرد.
Sekiro: Shadows Die Twice
Sekiro: Shadows Die Twice را میتوان خوشساختترین بازی سخت تاریخ نامید. در عین سختی بیش از حد، سکیرو آنقدر تجربه فوقالعادهای در حمله و خصوصا دفاع کردن ارائه میدهد که در هیچ بازی دیگری نمونهاش را نمیبینید. طراحی باسهای بازی، به مانند حل کردن پازل است. پازلهایی سخت که اگر شیوه حل کردنشان را درک کنید، ادامه کار برایتان به شدت ساده میشود. در غیر این صورت، زیر ضربات تکتکشان له خواهید شد و آنقدر میمیرید که شاید بیخیال تمام کردن بازی شوید. جالب اینکه هر باس بازی را که شکست میدهید، با خودتان میگویید دیگر مابقی باسهای بازی را عین آب خوردن از بین میبرم. اما ۱۵ دقیقه بعد و وقتی که با باس بعدی رو به رو شدید، تازه میفهمید بیخودی به خودتان مغرور شده بودید.
Ninja Gaiden
نسخه اورجینال Ninja Gaiden که در سال ۱۹۸۸ روی NES عرضه شد، یکی از سختترین و چالشبرانگیزترین بازیهای زمان خود بود. با این حال، ریبوت سه بعدی این اثر که سال ۲۰۰۴ وارد بازار شد، به ما نشان داد که تا آن لحظه اصلا نمیدانستیم معنی سختی کشیدن در مدیوم بازیهای ویدیویی چیست. Ninja Gaiden سال ۲۰۰۴، نه تنها یکی از سخت ترین بازی ها برای تمام کردن به حساب میآمد، بلکه جلویمان دشوارترین باسهای تاریخ ویدیو گیم را گذاشت و تنها درخواستش این بود که برای شکست دادنشان ساعتها تلاش کنیم و صدها بار بمیریم.