بازی و سرگرمی, معرفی بازی

معرفی بهترین بازی های عاشقانه

بهترین بازی های عاشقانه

بازی های ویدیویی همواره دارای ژانر و داستان های مختلفی می باشند. از آنجایی که در حال و هوای روز ولنتیان یا همان روز عشق به سر می بریم، در این بخش می خواهیم به معرفی بهترین بازی های عاشقانه بپردازیم.

بهترین بازی های عاشقانه را بشناسید

یونا و تایدوس (بازی Final Fantasy X)

شماره‌های مختلف مجموعه فاینال فانتزی چند تا از بهترین بازی های عاشقانه در بازی‌های ویدیویی را روایت کرده‌اند. برای نمونه بازی Final Fantasy 8 درباره عشقی به گستردگی زمان و فضا بود. اما اگر بخواهیم از بین تمام بازی‌های این سری فقط یکی را به عنوان بهترین بازی عاشقانه انتخاب کنیم، بدون شک شماره دهم آن یعنی Final Fantasy X را برمی‌گزینیم.

یونا و تایدوس دو شخصیت اصلی این بازی، نوجوانانی هستند که تمام الگوهای قهرمانان دنیاهای فانتزی را می‌توانیم در ظاهر و رفتارشان ببینیم. این دو در ابتدا فقط به عنوان دوست در کنار یکدیگر هستند، اما لحظه‌ای که شاهد جرقه عشق بین آن‌ها هستیم، یکی از تاثیرگذارترین لحظات در تاریخ مجموعه فاینال فانتزی است.

مانکی و تریپ (بازی Enslaved)

در سال‌های اخیر استفاده از فناوری موشن کپچر در بازی‌های ویدیویی رواج پیدا کرده است، اما زمانی که بازی Enslaved: Odyssey to the West در سال 2010 منتشر شد، عناوین زیادی نبودند که حرکات شخصیت‌های اصلی را تا این حد طبیعی بازسازی کنند. استودیوی نینجا تئوری به خوبی از این تکنولوژی بهره گرفته بود تا دو شخصیت اصلی بازیش را به واقعی‌ترین شکل ممکن به گیمرها معرفی کند. در میان‌پرده‌های جذاب این بازی، شاهد ارتباط مانکی و تریپ بودیم که هر لحظه قوی‌تر و عمیق‌تر می‌شد.

در ابتدای بازی، مانکی را به عنوان اسیر تریپ می‌دیدیم. اما تریپ به کسی نیاز داشت که در دنیای وحشی و پر از ربات‌های خطرناک، او را راهنمایی کند. همین موضوع باعث شد تا این دو مجبور شوند با هم کنار بیایند و متحد باشند. در طول داستان بازی شاهد از خود گذشتگی هر کدام از این شخصیت‌ها برای دیگری بودیم. این موارد باعث شدند تا مانکی و تریپ در این بازی عاشقانه به هم دل ببندند.

این مطلب را هم ببینید
بازی‌های نوستالژیک بازگشت به دوران طلایی گیمینگ

نیتن دریک و النا فیشر (مجموعه Uncharted)

هیچ کدام از بازی‌های سری Uncharted را نمی‌توان یک بازی عاشقانه نامید. شخصیت اصلی این مجموعه یعنی نیتن دریک در واقع بیشتر به قهرمانان فیلم‌های اکشن مانند جیمز باند و ایندیانا جونز شباهت دارد. اما شخصیت نیتن یک جنبه رمانتیک هم دارد. او در بازی اول عاشق النا فیشر که یک خبرنگار است می‌شود. سپس در شماره دوم مجموعه می‌بینیم که با یک دوست قدیمی به نام کلویی فریزر ملاقات می‌کند. اما از میانه‌های داستان، النا دوباره به زندگی نیتن پا می‌گذارد تا خاطرات شیرین گذشته برای آن‌ها زنده شود.

النا مخالف جنگ و جنایت است و همین موضوع  روی نیتن نیز اثر می‌گذارد. در پایان بازی می‌بینیم که نیتن بیش از اینکه بخواهد به دنبال جواهرات و گنجینه‌های باستانی باشد، به فکر نجات دادن مردم است. عشق به النا باعث شد تا نیتن به انسان بهتری تبدیل شود. در ادامه بازی‌های این مجموعه شاهد ازدواج نیتن و النا هستیم.

جان و ابیگیل مارستون (بازی Red Dead Redemption)

یک بازی عاشقانه که قرار نیست فقط قصه آشنایی افراد را روایت کند. بعضی از داستان‌های رمانتیک نشان می‌دهند که چگونه دو نفر می‌توانند طی سال‌های طولانی عاشق هم بمانند. جان مارستون و ابیگیل سال‌ها قبل از اینکه داستان بازی Red Dead Redemption آغاز شود، با هم آشنا شده بودند؛ اما در طول ماجراهای این بازی می‌بینیم که همچنان به یکدیگر عشق می‌ورزند.

این مطلب را هم ببینید
چگونه در بازی‌های استراتژی موفق شویم؟ نکات و ترفندها

جان در بازی Red Dead Redemption بیشتر زمان خود را به دستگیر کردن جنایتکارها می‌پردازد و دور از همسر و پسرش به سر می‌برد. اما او در تمام طول ماجراجویی خود به ابیگیل وفادار می‌ماند و وقتی که مجددا به خانه برمی‌گردد، عشقش را به گرمی به همسرش ابراز می‌کند.

گرالت و تریس (مجموعه The Witcher)

در بین تمام بازی‌های نقش‌آفرینی فانتزی، مجموعه The Witcher جایگاه ویژه‌ای دارد. شخصیت اصلی این سری یعنی گرالت، یک شکارچی هیولا است که به شهرهای مختلف سفر می‌کند و به شکار موجودات افسانه‌ای می‌پردازد. تریس یک زن جادوگر است که رابطه‌ای عاشقانه و تا حدودی عجیب با گرالت دارد. نباید منتظر یک عشق معمولی از آن‌ها باشید. به هر حال از دو نفر که صاحب قدرت‌های جادویی هستند، نمی‌توان انتظار داشت که حتی در عشق‌شان طبیعی رفتار کنند.

با اینکه گرالت مرد جذابی است و خیلی از دخترهایی که سر راهش قرار می‌گیرند آرزوی به دست آوردن او را دارند، اما او همیشه به تریس علاقه‌مند بوده و در بازی‌های این مجموعه نیز بارها شاهد روابط عاشقانه این دو بوده‌ایم.

واندر و مونو (بازی Shadow of the Colossus)

گاهی اوقات عشق باعث می‌شود تا افراد کارهای دیوانه‌واری انجام دهند. حتی ممکن است آن‌ها به انسان دیگری تبدیل شوند؛ اتفاقی که برای واندر، شخصیت اصلی بازی Shadow of the Colossus افتاد. او به سرزمین ممنوعه رفت و پیمان بست تا با 16 غول عظیم‌الجثه مبارزه کند و عشقش مونو را به زندگی بازگرداند. اما نکته جالب این جا بود که واندر نمی‌دانست با کشتن هر کدام از غول‌های بازی، خودش یک قدم به نابودی نزدیک‌تر می‌شود. داستان عشق واندر و مونو مثل خیلی از قصه‌های عاشقانه، پایان شادی ندارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *